۱۳۸۶ فروردین ۴, شنبه

انتظار

اين همه قصه فردوس و تمناي بهشت

گفتگويي و خيالي ز جهان من و توست

چند بيت ديگر از سايه را هم دلم مي خواهد بنويسم ولي

نمي دانم چه مي خواهم بگويم

زبان در دهان باز، بسته ست

در تنگ قفس باز است و افسوس

که بال مرغ آوازم شکسته است

_______________

تصميم گرفته ام يکي از کارهاي غلطي را که مدام تکرار مي کنم ترک کنم. اينجا مي نويسم که يادم باشد و شايد چند وقت ديگر بگويم که موفق شده ام يا نه. مثلا 15 ارديبهشت چه طوره؟

ورزش و زبان فرانسه رو هم مي خواهم دوباره شروع کنم. شايد اصلا ليستي نوشتم از کارهايي که مي خواهم در 86 انجام بدهم يا ندهم براي يادآوري بعدي و زنهار

هیچ نظری موجود نیست: