تا به کی باید رفت؟
ترکيبي از دغدغه ها، حرفها، دلتنگيها و خاطرات و شايد چيزهاي ديگر هم
۱۳۸۶ اردیبهشت ۷, جمعه
هالو
با لباس پهلوان راه می روم
و در این میان ، در خلوت
همان
هالوی ترسوی بی خود
هستم
***
نمی دونم چرا فکر می کنم عبارات بالا دقیقا در مورد من برقراراست
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر