برنامهریزی تقریبی قبل سفر، زنگ زدنها و ...، با من و محمد بود، البته بقیه هم کمک کردن به خصوص نفر دوم.
من ترجیح میدادم (و میدهم) جایی که آشنایی باهاش ندارم و حداکثر اطلاعاتمان خواندن یکی دو گزارش برنامه و صحبت با یکی دو نفر بود با تیمی حداکثر 8 نفره برویم. در مورد برنامهها و مسیرهای جدیتر باید با تیم سه تا چهار نفره رفت برای شناسایی و بعدا با تیم بزرگتر وارد منطقه شد و عینا مسیر قبلا آزموده شده رو پیمود (اینها رو از تجربیاتی که از دوستان حرفهای ام در کوهنوردی دیدم یا شنیدم گفتم و گرنه خودم تجربهی سرپرستی برنامه شناسایی با این مشخصات رو ندارم و تنها در یکی دو مورد عضو تیم بودم، مثل برنامه شناسایی جنگلهای ارسباران خرداد 79 (با آرش و محمدرضا) یادش بهخیر، اونقدر سخت و ترسناک بود که دیگه جرات نکردیم بریم :) ).
به علاوه برای 8 نفر چادری داشتیم که در باران (حدودا) قابل استفاده باشه. اون یکی چادری که برده بودیم در باران به درد نمیخورد. دلخوشیمان در این مورد این بود که در سایت هواشناسی اکوا ودر پیش بینی روزهای آفتابی کرده بود برای منطقه (این سایت خیلی خوبی است برای پیش بینی، اطلاعات و پیش بینی هاش تا حالا که ). به خاطر این دو دلیل تیم ما، 11 نفر، بزرگ بود. ولی با توجه به زمان محدود موجود برای برنامه، 2 روز + 3 تا 4 ساعت، و عدم آمادگی جسمانی خودم (و حدس حالت مشابه برای بیشتر دوستان)
با این حساب من فکر میکردم فقط میرویم جنگل ابر، آن هم نه خیلی جدی. اطلاعاتی که من بدست آورده بودم شامل دو تا گزارش برنامه بود و صحبت با دو نفری که جنگل ابر رفته بودن. گزارش برنامه ها حرفی از امنیت و اینها نزده بودن، البته مسیر کنار جاده رو نرفته بودن و از داخل جنگل مسیر را اتخاب کرده بودند.
برنامه ذهنی من این بود:
روز اول= صبح که رسیدیم سریع تا جنگل ابر برویم (اتوبوس یا مینیبوس یا سواری از خیابان 17 شهریور در شاهرود تا ده ابر- گرفتن وانت برای رفتن از ده ابر تا چشمه شاهپسند- خوردن ناهار کنار چشمه- حرکت پیاده به سمت ده شیرینآباد- برپایی کمپ تا پیش از غروب جایی نزدیک ده شیرینآباد یا درون ده بر حسب شرایط- استراحت شبانه در کمپ)
روز دوم= مقداری پیادهروی و گشتن در جنگل- برگشت به سمت روستای ابر از ده شیرینآباد با وانتی که باهاش روز قبل قرار گذاشته بودیم- بازگشت از ده ابر به شاهرود- بازگشت از شاهرود به تهران
من ترجیح میدادم (و میدهم) جایی که آشنایی باهاش ندارم و حداکثر اطلاعاتمان خواندن یکی دو گزارش برنامه و صحبت با یکی دو نفر بود با تیمی حداکثر 8 نفره برویم. در مورد برنامهها و مسیرهای جدیتر باید با تیم سه تا چهار نفره رفت برای شناسایی و بعدا با تیم بزرگتر وارد منطقه شد و عینا مسیر قبلا آزموده شده رو پیمود (اینها رو از تجربیاتی که از دوستان حرفهای ام در کوهنوردی دیدم یا شنیدم گفتم و گرنه خودم تجربهی سرپرستی برنامه شناسایی با این مشخصات رو ندارم و تنها در یکی دو مورد عضو تیم بودم، مثل برنامه شناسایی جنگلهای ارسباران خرداد 79 (با آرش و محمدرضا) یادش بهخیر، اونقدر سخت و ترسناک بود که دیگه جرات نکردیم بریم :) ).
به علاوه برای 8 نفر چادری داشتیم که در باران (حدودا) قابل استفاده باشه. اون یکی چادری که برده بودیم در باران به درد نمیخورد. دلخوشیمان در این مورد این بود که در سایت هواشناسی اکوا ودر پیش بینی روزهای آفتابی کرده بود برای منطقه (این سایت خیلی خوبی است برای پیش بینی، اطلاعات و پیش بینی هاش تا حالا که ). به خاطر این دو دلیل تیم ما، 11 نفر، بزرگ بود. ولی با توجه به زمان محدود موجود برای برنامه، 2 روز + 3 تا 4 ساعت، و عدم آمادگی جسمانی خودم (و حدس حالت مشابه برای بیشتر دوستان)
با این حساب من فکر میکردم فقط میرویم جنگل ابر، آن هم نه خیلی جدی. اطلاعاتی که من بدست آورده بودم شامل دو تا گزارش برنامه بود و صحبت با دو نفری که جنگل ابر رفته بودن. گزارش برنامه ها حرفی از امنیت و اینها نزده بودن، البته مسیر کنار جاده رو نرفته بودن و از داخل جنگل مسیر را اتخاب کرده بودند.
برنامه ذهنی من این بود:
روز اول= صبح که رسیدیم سریع تا جنگل ابر برویم (اتوبوس یا مینیبوس یا سواری از خیابان 17 شهریور در شاهرود تا ده ابر- گرفتن وانت برای رفتن از ده ابر تا چشمه شاهپسند- خوردن ناهار کنار چشمه- حرکت پیاده به سمت ده شیرینآباد- برپایی کمپ تا پیش از غروب جایی نزدیک ده شیرینآباد یا درون ده بر حسب شرایط- استراحت شبانه در کمپ)
روز دوم= مقداری پیادهروی و گشتن در جنگل- برگشت به سمت روستای ابر از ده شیرینآباد با وانتی که باهاش روز قبل قرار گذاشته بودیم- بازگشت از ده ابر به شاهرود- بازگشت از شاهرود به تهران
-
مثل نفر دوم، مناظر و اون بخشی که ما از جنگل ابر دیدیم برای من هم خیلی جذابیت نداشت؛ حداقل انتظار من زیبایی خیلی بیشتری بود. البته شاید به مقدار کافی در جنگل وارد نشده بودیم. منطقه و مسیر جنگل ابر جزو دسته برنامههایی است که از آخرین رشتهکوه در سمت کویری- داخلی ایران به سمت بخش سرسبز آن، عموما نواحی ساحلی دریای خزر، حرکت میکنیم. در این مسیرها عموما با عبور از آخرین رشته کوه موجود به سمت نواحی مرطوب و جنگلی پیشروی میشود.
نمونههایی از این برنامهها- مسیرهای ممکن
ارست- (چنار بن) نکا
دشت نظیر- نوشهر
یوش- جنگل سیسنگان
ده تاکر- کیاکلا (چمستان) و ...
احتمالا در یک پست دیگه اشکالات تیممون رو بررسی میکنم.
ارست- (چنار بن) نکا
دشت نظیر- نوشهر
یوش- جنگل سیسنگان
ده تاکر- کیاکلا (چمستان) و ...
احتمالا در یک پست دیگه اشکالات تیممون رو بررسی میکنم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر