۱۳۸۶ آذر ۴, یکشنبه

سازمان ملل به مثابه پارلمان جهان

الجزیره تو بخش witness داره یه برنامه عجیب غریب نشون می ده. ازش سر در نمی آرم. داستان یه سری زن و مرده که مجردن و دنبال همسر یا دوست یا یه همچین چیزی هستن. مثل اینکه دهدار روستای مردا که تو یونان هستن بردتشون تو یه دهی تو روسیه که با یه سری خانوم آشنا بشن و احتمالا کسی رو برای دوستی انتخاب کنن! می گم که عجیبه!

حالا به هر حال. صحنه اولین ملاقاته تو یه رستوران و خانوما و آقایون سر میزا نشستن و مجری برنامه میکروفونو میده دست افراد تا خودشونو معرفی کنن. همه خودشونو معرفی می کنن و از جمله دهدار اون روستاهه تو یونان. خیلی ریلکس اومده با اینا نشسته و در واقع مسئول برنامست. از شخصیتش که اینقدر راحت نشسته بود و با مردم حال می کرد کیف کردم. یه لحظه مقایسش کردم با تصوری که ما از شهردار شهرمون یا یه شهر کوچیک یا یه ده داریم. یه آدم رسمی و با تشریفات، با لباس رسمی و معمولا با قیافه رسمی با کلی کبکبه و دبدبه که با بقیه فرق داره و بادمجون دور قاب چینا به ترتیب سلسله مراتب دور و ورشو گرفتن.

با خودم فکر کردم که دنیا چه قشنگ می شد اگه مردم هرجایی راحت یه عده رو از بین خودشون برای اداره اموراتشون انتخاب می کردن و کار اون نماینده یا نماینده ها مثل کار بقیه صرفا رتق و فتق امور بود. بدون شان و جایگاه بالاتر و احساس جو گرفتگی ناشی از قدرت داشتن.

بعد ذهنم پرواز کرد رفت تو این فکر که دنیا چه خوب می شد اگه همین سلسله مراتب انتخاب نماینده ها در همه سطوح وجود داشت و می رفت تا اونجا که در نهایت یه پارلمان هم برای کل جهان تشکیل می دادیم و توش نماینده انتخاب می کردیم که اموری رو که لازمه در سطح جهانی راجع بهش تصمیم گیری بشه اونجا در موردشون تصمیم گیری کنیم. در هر سطحی از این ساختار هم در مورد اموری تصمیم گیری می شد که تو سطح پایینتر نشه در موردشون تصمیم گیری کرد. یعنی همون اصلی که اتحادیه اروپا بر اساسش ساخته شد و بهش می گن Subsidiarity.

اینم توضیحش (حال ندارم ترجمه کنم):

Subsidiarity

The subsidiarity principle is intended to ensure that decisions are taken as closely as possible to the citizen and that constant checks are made as to whether action at Community level is justified in the light of the possibilities available at national, regional or local level. Specifically, it is the principle whereby the Union does not take action (except in the areas which fall within its exclusive competence) unless it is more effective than action taken at national, regional or local level. It is closely bound up with the principles of proportionality and necessity, which require that any action by the Union should not go beyond what is necessary to achieve the objectives of the Treaty.

خلاصه اینکه فکر کردم سازمان ملل در واقع فعلا مثلا شبیه همون پارلمان جهانیه با این تفاوت که هر کشور صرفنظر از اندازش یه نماینده داره که تازه اونم مردم انتخاب نمی کنن و ضمنا 5 تا کشورم توش همه کاره هستن و حق وتو ندارن. هنوز ما انسانها به اون درجه از کمالات نرسیدیم که از یه همچین سازمانی به عنوان پارلمان جهان دارای حق قانون گذاری با قوانینی لازم الاجرا برای همه استفاده کنیم. سازمانی که احزابی در مقیاس جهانی برای کسب رای مردم جهان توش با هم رقابت کنن و تلاش کنن که جهان رو بهتر اداره کنن.

شاید اون روز هیچوقت نرسه و همیشه قانون جنگل بر زندگی جمعی ما حاکم بمونه. اما امیدوارم که روزی این اتفاق بیفته.

پاورقی: ببخشید که این پست یه کم جفنگ بود و از قوز رسید به شقیقه. به هر حال این نشون می ده از چه چیزای بی ربطی می شه به چه چیزای با ربطی رسید.

پاورقی 2: jupihes جان بالاخره انقدر فشار اوردی نوشتم J

هیچ نظری موجود نیست: