بهار آمد، بهار 1387
بیتهایی از شعر بهار هوشنگ ابتهاج تقدیم تان
بهارا، تلخ منشین، خیزو پیش آی
گره واکن ز ابرو، چهره بگشای
بهارا، خیز و زان ابر سبکرو
بزن آبی به روی سبزه تو
بهارا، از گل و می آتشی ساز
پلاس درد و غم در آتش انداز
بهارا، شور شیرینم برانگیز
شرار عشق دیرینم برانگیز
بهارا، شور عشقم بیشتر کن
مرا با عشق او شیر و شکر کن
گهی چون جویبارم نغمه آموز
گهی چون آذرخشم، رخ بر افروز
هنوز اینجا جوانی دلنشین است
هنوز اینجا نفسها آتشین است
مبین کاین شاخه بشکسته خشک است
چو فردا بنگری پر بید مشک است
مگو کاین سرزمینی شوره زار است
چو فردا در رسد رشک بهار است
بیتهایی از شعر بهار هوشنگ ابتهاج تقدیم تان
بهارا، تلخ منشین، خیزو پیش آی
گره واکن ز ابرو، چهره بگشای
بهارا، خیز و زان ابر سبکرو
بزن آبی به روی سبزه تو
بهارا، از گل و می آتشی ساز
پلاس درد و غم در آتش انداز
بهارا، شور شیرینم برانگیز
شرار عشق دیرینم برانگیز
بهارا، شور عشقم بیشتر کن
مرا با عشق او شیر و شکر کن
گهی چون جویبارم نغمه آموز
گهی چون آذرخشم، رخ بر افروز
هنوز اینجا جوانی دلنشین است
هنوز اینجا نفسها آتشین است
مبین کاین شاخه بشکسته خشک است
چو فردا بنگری پر بید مشک است
مگو کاین سرزمینی شوره زار است
چو فردا در رسد رشک بهار است
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر