در توضیح پست قبلی یه چیزی رو یادم رفت بگم و اون اینکه با مالیات گرفتن از بنزین می شه یه سیستم حمل و نقل عمومی کارآمد راه انداخت که در نهایت برای جامعه ارزونتر در میاد برای اینکه برای مقدار برابر از نیاز به حمل و نقل عمومی، ماشینهای کمتر، راههای کمتر، نیاز به نگهداری از راههای کمتر و مصرف سوخت پایینتری وجود خواهد داشت و همه اینها روی درآمد سرانه مردم صرفه جویی می شه.
برام جالبه که چطور مردم تو این مملکت به این مساله فکر نمی کنن یا چطور قانعشون کردن که خدمات عمومی هر چی کمتر باشه بهتره و دولت نباید تو این مسائل دخالت کنه! حتی می شه اینجوری به موضوع فکر کرد که دولت می تونه یه بازار رقابتی از بخش خصوصی برای عرضه خدمات حمل و نقل عمومی راه بندازه. اینطوری مکانیزم بازار سر جاشه ولی دولت شکل بازار رو به نفع جامعه تغییر داده.
چرا اینجا اینجوریه؟
برام جالبه که چطور مردم تو این مملکت به این مساله فکر نمی کنن یا چطور قانعشون کردن که خدمات عمومی هر چی کمتر باشه بهتره و دولت نباید تو این مسائل دخالت کنه! حتی می شه اینجوری به موضوع فکر کرد که دولت می تونه یه بازار رقابتی از بخش خصوصی برای عرضه خدمات حمل و نقل عمومی راه بندازه. اینطوری مکانیزم بازار سر جاشه ولی دولت شکل بازار رو به نفع جامعه تغییر داده.
چرا اینجا اینجوریه؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر