۱۳۸۶ خرداد ۱۱, جمعه

دموکراسی و توسعه

در کشورهایی که با نظامهای استبدادی اداره می شوند، نباید انتظار توسعه اقتصادی و افزایش رفاه اجتماعی مردم را داشت. نیروهای اجتماعی در چنین جوامعی به شکل زیر هستند.

وضع نیرو های اجتماعی در نظامهای غیر دموکراتیک

در این جا سه حالت ممکن است وجود داشته باشد:

  1. حکومت استبدادی برای تراشیدن مشروعیت برای خود تصمیم به توسعه اقتصادی می گیرد. برای این کار دستگاه حکومت مدتی نیروهای اجتماعی را به زور به یک سمت جهت می دهد. اما منفع متناقض است. به همین دلیل پس از مدتی به تدریج همه چیز از هم می پاشد و دشمنی ها رو می شوند و خود را نشان می دهند. تجربه شوروی و ایران در زمان شاه از این دست است. چنین خطری چین کمونیست را هم تهدید می کند.
  2. حکومت قصد بهبود اقتصادی دارد اما نمی تواند نیروهای متنافر اجتماعی را به یک سو جهت دهد. توسعه ای بتعی اتفاق می افتد ولی دستاورد آن در کشمکشهای بین این نیروها از بین می رود.
  3. حکومت اصلا به دنبال توسعه نیست چون آنرا به ضرر خود میداند. در این حالت توسعه ای هم رخ نمی دهد و وضع مردم همینطور بد می ماند. سوریه، اردن و کره شمالی از این نوع هستند.

در هر سه حال چون گروههای بزرگی از جامعه از دسترسی به قدرت منع شده اند، نیرو و قت خود را به ناچار صرف مقابله با نظام موجود می کنند و نظام نیز از توسعه هراس دارد زیرا اثرات آن اگر به دست مخالفان که بخشهای بزرگی از جامعه هستند بیافتد یقینا بر ضد خود نظام از آنها استفاده می کنند. پس توسعه بیش از حد معینی ممکن نیست. پس از مدتی نیروهای اجتماعی به دلیل اصطکاکی که با هم دارند خود نیز فرسوده می شوند و جامعه یه شکل زیر در می آید.


حالت اول ممکن است در کوتاه مدت جذاب به نظر برسد اما وقتی ناگهان نظم مستقر بر اثر تعدد گسلهای اجتماعی و لرزش ناگهانی و غیر منتظره آنها فرو ریخت، بیشتر دستاوردهای توسعه زوری از بین می روند.

اما در یک جامعه دموکراتیک

چون گروههای اجتماعی می توانند به قدرت و فرصت پیگیری خواسته های خود دست پیدا کنند، سعی می کنند با هم همسویی و اعتلاف داشته باشند. در عین حال نیروهایی که در انتخابات شکست می خورند به امید پیروزیهای بعدی با نظام موقت مستقر همکاری می کنند. نتیجه جامعه ای می شود که نیروهایش تقریبا همسو هستند و می تواند از آنها برای توسعه بهره بگیرد. از آنجا که به دلیل ساختار نظام، این همسویی در طول زمان تداوم دارد، رشد و توسعه اقتصادی هم در طول زمان تداوم پیدا می کند.

وضع نیرو های اجتماعی در نظامهای دموکراتیک

۱ نظر:

ناشناس گفت...

شب از دیرباز خوش آیند بود زیرا خدا در آن به درد و دل می نشست
گرچه خدا آنقدر بزرگ بود که آسمان در آن گم
میشد
*
دل تمام این سالها به این فکر میکرد که عاشق آسمان
شود یا
خدا
*
دل آخر به نتیجه رسید
او باران را انتخاب کرد زیرا هم به اندازه خدا زود گذر بود
و هم آسمان را میشست
و همینطور
هر زمان که می آمد میهمانی دوست داشتنی بود