۱۳۸۶ مهر ۱۶, دوشنبه

به بهانه دانشگاه تهران

دانشگاه تهران در حال استقبال از رییس جمهور است!
بابت سه دانشجوی شکنجه شده در بند

بابت مهرورزی نسبت به بچه های تحکیم وحدت و سازمان ادوار
بابت 300 دانشجوی ستاره دار که نشان لیاقت ملی دریافت کرده اند

بابت تجلیل از اساتید دگر اندیش

بابت کمیته هایی که علاقه مند به حفظ انضباط در دانشگاهها هستند

و بابت .........

به راستی واقعا آیا اداره یک کشور اینقدر دشوار است؟

آیا راهی وجود ندارد تا بازی جوری باشد که همه بتوانند همبازی باشند؟

آیا می دانید کل درآمد نفت کشور ما که در واقع کل درآمد سالانه ماست به اندازه درآمد شرکت مایکروسافت با 79000 نفر پرسنل است؟ با این وضع آیا کشور ما در مقایسه با جهان بیرون مثل یه ده کوره نیست؟ آیا نمی توان به رشد کردن فکر کرد؟

آیا نمی توانیم دست در دست هم بدهیم و به توسعه ایران فکر کنیم؟

آیا بستن تمام دهان ها، قطع کردن همه رابطه ها، شکستن همه حرمتها، خراب کردن همه نهادهای مدنی، ترساندن همه آدمها و تراشیدن این همه دشمن واقعا برای اداره کردن یک حکومت باثبات لازم است؟ آیا گسستن از مردم به ثبات حاکمیت لطمه نمی زند؟

چرا؟

چه لزومی دارد؟

چه چیز به دست می آید و چه چیز از دست می رود؟

۱ نظر:

Parastoo گفت...

واقعن نمي دانم بر اساس چه فرمولي آقايان چنين مي‌كنند؟
آيا همين پول نفت است كه اينچنين تعقل ساده را هم ناممكن كرده براي گردانندگان يا چه چيز و از چه جنسي است كه انها را اينطور به جان مردم انداخته و آينده برعكس را رقم مي‌زند؟
ديگر انتظار هيچ اخلاقياتي از مردم در اين حكومت ديده نمي‌شود از بس فشارها بيشتر و بيشتر مي شود.