اعتماد
«اعتماد بستر تعاملات و روابط اجتماعی و کانون مفهوم سرمایه اجتماعی میباشد» و همچنین «مهم ترین مسئله پارادیم نظم میباشد.»
اعتماد در روابط متقابل، نقش اساسی ای ایفا میکند. چه در روابط بین فردی و چه در رابطه افراد با سازمانها، و چه ارتباط بین سازمانها.
اعتماد بین دو کنشگر ساخته میشود و شکل میگیرد و در این مسیر تاریخ (سابقه فرهنگی و ذهنینت ها )، موثر، و خواست و تلاش دو طرف لازم و ضروری میباشد، و فرایندی است که دو طرف باید روی آن کار کنند. هیچ کس مجبور به اعتماد به دیگری نیست، بلکه اعتماد انتخابی میباشد که یک فرد بنابر شرایط انجام میدهد.
اعتماد در دنیای مدرن خصوصا به نهادها تخصصی سنگ بنای آن جامعه میباشد.
حالا در ایران چه خبر است؟ شش ماهه اول سال 1387 چند روز دیگر به پایان میرسد. در این شش ماه چند خبر جالب داشتیم، که ساده انگارانه و خنده ناکانه فقط نگاه سیاسی به آن شده است.
خبر افشاگریهای فردی درباره فساد مالی بسیاری از روحانیان کشور،
خبر فساد اخلاقی یک فرمانده عالی رتبه نیروی انتظامی شهر تهران،
خبر اقدام به تعرض یکی از اساتید و مسولان یکی از دانشگاه ها به یک دانشجو دختر،
خبر جعلی بودن مدرک تحصیلی وزیر کشور (وزیر نظم و امنیت داخلی)،
چهار نهاد دین، امنیت، علم و سیاست مورد اتهام قرار گرفته اند، در چنین جامعه ای افراد چگونه به این نهادها فکر میکنند (هرچند برداشت خوبی هم نداشته اند) و چگونه بر اساس آن برداشت روابط شان را با آن سازمانها و بین هم تنظیم خواهند کرد؟ همه علاقه مندند بدانند چگونه دلارهای نفتی خرج میشوند، اما انگار کسی نگران تلف شدن سرمایه اجتماعی نیست، فکر نمیکنم سرمایه اجتماعی کم ارزشتر و کم اثر تر از سرمایه مالی یک جامعه باشد.
کشور، جامعه و حکومتی با چنین وضعیتی به کجا خواهد رفت؟
«اعتماد بستر تعاملات و روابط اجتماعی و کانون مفهوم سرمایه اجتماعی میباشد» و همچنین «مهم ترین مسئله پارادیم نظم میباشد.»
اعتماد در روابط متقابل، نقش اساسی ای ایفا میکند. چه در روابط بین فردی و چه در رابطه افراد با سازمانها، و چه ارتباط بین سازمانها.
اعتماد بین دو کنشگر ساخته میشود و شکل میگیرد و در این مسیر تاریخ (سابقه فرهنگی و ذهنینت ها )، موثر، و خواست و تلاش دو طرف لازم و ضروری میباشد، و فرایندی است که دو طرف باید روی آن کار کنند. هیچ کس مجبور به اعتماد به دیگری نیست، بلکه اعتماد انتخابی میباشد که یک فرد بنابر شرایط انجام میدهد.
اعتماد در دنیای مدرن خصوصا به نهادها تخصصی سنگ بنای آن جامعه میباشد.
حالا در ایران چه خبر است؟ شش ماهه اول سال 1387 چند روز دیگر به پایان میرسد. در این شش ماه چند خبر جالب داشتیم، که ساده انگارانه و خنده ناکانه فقط نگاه سیاسی به آن شده است.
خبر افشاگریهای فردی درباره فساد مالی بسیاری از روحانیان کشور،
خبر فساد اخلاقی یک فرمانده عالی رتبه نیروی انتظامی شهر تهران،
خبر اقدام به تعرض یکی از اساتید و مسولان یکی از دانشگاه ها به یک دانشجو دختر،
خبر جعلی بودن مدرک تحصیلی وزیر کشور (وزیر نظم و امنیت داخلی)،
چهار نهاد دین، امنیت، علم و سیاست مورد اتهام قرار گرفته اند، در چنین جامعه ای افراد چگونه به این نهادها فکر میکنند (هرچند برداشت خوبی هم نداشته اند) و چگونه بر اساس آن برداشت روابط شان را با آن سازمانها و بین هم تنظیم خواهند کرد؟ همه علاقه مندند بدانند چگونه دلارهای نفتی خرج میشوند، اما انگار کسی نگران تلف شدن سرمایه اجتماعی نیست، فکر نمیکنم سرمایه اجتماعی کم ارزشتر و کم اثر تر از سرمایه مالی یک جامعه باشد.
کشور، جامعه و حکومتی با چنین وضعیتی به کجا خواهد رفت؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر