دفاع
همه این مطالب را از جاهای مختلف دزدیده ام، این موضوع طبقه بندی ها و تعاریف قدری متفاوت شاید داشته باشد اما کلیات آن یکی است.
مكانيسمهاي دفاعي
خود براي رهايي از اضطراب ناشي از عدم تامين نيازهاي نهاد، كه برآورده سازي آنها مجازات و تنبيه از سوي جامعه و وجدان را بدنبال دارد، به يك سري مكانيسمهاي دفاعي متوسل ميگردد.
انواع اضطراب
اضطراب واقعي: ابتدايي ترين شكل اضطراب بوده و ريشه در واقعيت دارد. مثل ترس از سگ و يا ترس از تصادف قريب الوقوع و يا افتادن از نردبان.
اضطراب روان رنجوري ويا نوروتيك:اضطرابهاي برخاسته از ترسهاي ناخوداگاه و چيرگي تكانه هاي نهاد بر شما(خود).نوعي اضطراب اخلاقي است كه ترس از پيامدهاي ابراز تكانه هاي نهاد پيشتر سركوب شده و يا تنبيه شده را در برميگرد.(برخورد خود ونهاد)(ترسهاي غير واقعي)
اضطراب اخلاقي: اضطراب ناشي از، تخطي از قوانين اخلاقي و اجتماعي و نقض آنها، كه به شكل احساس گناه و يا خجالت نمود مي یاد.(برخورد فرامن و نهاد)
مكانيسمهاي دفاعي از دوران خردسالي آموخته گرديده و سرانجام بصورت عادت در مي آيند. برخي از اين مكانيسمها سازنده و انطباقي و برخي ديگر مخرب و غير انطباقي ميباشند كه به آنها اشاره خواهيم كرد. استفاده افراطي و اغراق آميز از اين مكانيسمها منجر به روان رنجوري (اضطراب منتج شده ازرفتار ناهنجار كنترل بيش از حد غرايز) واختلالات رواني و شخصيتي در فرد ميگردند
مکانيسمهاي دفاعي از نظر روانکاوان نظير فرويد، جنگيتر، يونگ و ديگران داراي چند خصوصيت مختلف است
کليه مکانسيمهاي دفاعي جنبه ناخودآگاه دارند و فرد ظاهراً از فعاليت آنها در مورد رفع اضطراب آگاه نيست
مکانيسمهاي دفاعي قدرت سازگاري دارند زيرا سبب کاهش اضطراب و تنش و اثرات ناشي از آن ميگردند. و به فرد فرصت ميدهند تا خود را با عوامل نامساعد محيطي و بيروني منطبق و سازگار سازد
علا رغم قدرت سازگاري مکانيسمهاي دفاعي به عنوان تسکين دهنده موقت عمل ميکنند يعني جنبه گول زدن و فريب دادن فرد را دارند
خود براي رهايي از اضطراب ناشي از عدم تامين نيازهاي نهاد، كه برآورده سازي آنها مجازات و تنبيه از سوي جامعه و وجدان را بدنبال دارد، به يك سري مكانيسمهاي دفاعي متوسل ميگردد.
انواع اضطراب
اضطراب واقعي: ابتدايي ترين شكل اضطراب بوده و ريشه در واقعيت دارد. مثل ترس از سگ و يا ترس از تصادف قريب الوقوع و يا افتادن از نردبان.
اضطراب روان رنجوري ويا نوروتيك:اضطرابهاي برخاسته از ترسهاي ناخوداگاه و چيرگي تكانه هاي نهاد بر شما(خود).نوعي اضطراب اخلاقي است كه ترس از پيامدهاي ابراز تكانه هاي نهاد پيشتر سركوب شده و يا تنبيه شده را در برميگرد.(برخورد خود ونهاد)(ترسهاي غير واقعي)
اضطراب اخلاقي: اضطراب ناشي از، تخطي از قوانين اخلاقي و اجتماعي و نقض آنها، كه به شكل احساس گناه و يا خجالت نمود مي یاد.(برخورد فرامن و نهاد)
مكانيسمهاي دفاعي از دوران خردسالي آموخته گرديده و سرانجام بصورت عادت در مي آيند. برخي از اين مكانيسمها سازنده و انطباقي و برخي ديگر مخرب و غير انطباقي ميباشند كه به آنها اشاره خواهيم كرد. استفاده افراطي و اغراق آميز از اين مكانيسمها منجر به روان رنجوري (اضطراب منتج شده ازرفتار ناهنجار كنترل بيش از حد غرايز) واختلالات رواني و شخصيتي در فرد ميگردند
مکانيسمهاي دفاعي از نظر روانکاوان نظير فرويد، جنگيتر، يونگ و ديگران داراي چند خصوصيت مختلف است
کليه مکانسيمهاي دفاعي جنبه ناخودآگاه دارند و فرد ظاهراً از فعاليت آنها در مورد رفع اضطراب آگاه نيست
مکانيسمهاي دفاعي قدرت سازگاري دارند زيرا سبب کاهش اضطراب و تنش و اثرات ناشي از آن ميگردند. و به فرد فرصت ميدهند تا خود را با عوامل نامساعد محيطي و بيروني منطبق و سازگار سازد
علا رغم قدرت سازگاري مکانيسمهاي دفاعي به عنوان تسکين دهنده موقت عمل ميکنند يعني جنبه گول زدن و فريب دادن فرد را دارند
از اينرو روانشناسان معتقدند در مواردي تکيه برمکانسيمهاي دفاعي با سلامت فکر و روان انسان سازگار نيست زيرا موجب ميشود فرد نتواند مشکلات خود را با استعانت از ابزار عقلي و دليل و منطق حل نمايد. و سازگاري بهتري با محيط بدست آورد
استفاده مکرر و کثير از مکانيسمهاي دفاعي سبب رويگرداندن فرد از واقعيت ميگردد و امکان دسترسي روانکاو را به بيمار دشوار ميسازد
عمدهترين مکانيسمهاي دفاعي که با درجات مختلفي توسط افراد بکار ميروند شامل مکانيسمهاي زير است
پرخاشگري، والايش، همانند سازي، دليل تراشي، فرافکني، سرکوبي، عکسالعمل سازي، خودمداري، منفيگرايي، عقبنشيني، بازگشت و جابجائي
سرکوبی: انکار ناهشیار وجود چیزی که موجب اضطراب می شود. این نوعی فراموشی ناهشیار وجود چیزی است که موجب ناراحتی ما می شود و اساسی ترین و رایج ترین مکانیزم دفاعی است
انکار: انکار کردن وجود تهدید بیرونی یا رویداد آسیب زا- مثلا کسی که عزیزی رو از دست داده ممکنه با نگه داشتن وسایل اون فقدانش را انکار کنه مثلا اتاقش رو دست نخورده باقی بذاره
واکنش وارونه : نشان دادن تکانه نهاد که درست برعکس تکانه ای است که فرد را تحریک کرده است.برای مثال کسی که توسط تمایلات جنسی تهدید شده است شاید آن را وارونه کند ومبارز متعصبی علیه هرزه نگاری شود
فرافکنی : نسبت دادن تکانه ناراحت کننده به فرد دیگر، ما این نوع مکانیزم دفاعی رو زیاد به کار برده میشود، مثالش هم می تونه این باشه که فرد فکر کنه که طرف مقابل به اون حسادت می کنه درحالی که این خودشه که به اون حسادت می کنه
واپس روی : برگشتن به دوره پیشین زندگی که کمتر ناکام کننده بوده و نشان دادن رفتارهای بچگانه و وابسته ای که مشخصه آن دوران امن تر بوده است
دلیل تراشی : تعبیر متفاوت رفتار برای قابل قبول ترکردن وکمتر تهدید کننده بودن آن. و برای خوب جلوه دادن رفتار آدمی بکار میرود و فرد میکوشد مجوز مناسبی برای توجیه رفتار و کردار خود عرضه کند. مثلا کسی که از کار خود اخراج شده ممکن است با گفتن اینکه این کار در هرصورت به درد نمی خورد، خود را توجیه می کند
جابجایی : جابجا کردن تکانه های نهاد از موضوع تهدید کننده یا غیر قابل دسترس به موضوعی جایگزین که در دسترس قرار دارد، مثلا فرد ممکنه در محل کار از دست رئیس خودش عصبانی شده باشه ولی نتونه این ناراحتی رو سر رئیسش خالی کنه، وقتی می ره خونه سر زن وبچه اش خالی میکنه
والایش : تغییر دادن یا جابجا کردن تکانه های نهاد با منحرف کردن انرژی غریزی به رفتار های جامعه پسند. برای مثال، انرژی جنسی می تواند به رفتارهای هنری خلاق منحرف شده یا والایش یابد. فروید معتقد بود انواع فعالیت های انسان، مخصوصا آنهایی که ماهیت هنری دارند، جلوه هایی از تکانه های نهاد هستند که به راه های خروجی جامعه پسند منحرف شده اند
استفاده مکرر و کثير از مکانيسمهاي دفاعي سبب رويگرداندن فرد از واقعيت ميگردد و امکان دسترسي روانکاو را به بيمار دشوار ميسازد
عمدهترين مکانيسمهاي دفاعي که با درجات مختلفي توسط افراد بکار ميروند شامل مکانيسمهاي زير است
پرخاشگري، والايش، همانند سازي، دليل تراشي، فرافکني، سرکوبي، عکسالعمل سازي، خودمداري، منفيگرايي، عقبنشيني، بازگشت و جابجائي
سرکوبی: انکار ناهشیار وجود چیزی که موجب اضطراب می شود. این نوعی فراموشی ناهشیار وجود چیزی است که موجب ناراحتی ما می شود و اساسی ترین و رایج ترین مکانیزم دفاعی است
انکار: انکار کردن وجود تهدید بیرونی یا رویداد آسیب زا- مثلا کسی که عزیزی رو از دست داده ممکنه با نگه داشتن وسایل اون فقدانش را انکار کنه مثلا اتاقش رو دست نخورده باقی بذاره
واکنش وارونه : نشان دادن تکانه نهاد که درست برعکس تکانه ای است که فرد را تحریک کرده است.برای مثال کسی که توسط تمایلات جنسی تهدید شده است شاید آن را وارونه کند ومبارز متعصبی علیه هرزه نگاری شود
فرافکنی : نسبت دادن تکانه ناراحت کننده به فرد دیگر، ما این نوع مکانیزم دفاعی رو زیاد به کار برده میشود، مثالش هم می تونه این باشه که فرد فکر کنه که طرف مقابل به اون حسادت می کنه درحالی که این خودشه که به اون حسادت می کنه
واپس روی : برگشتن به دوره پیشین زندگی که کمتر ناکام کننده بوده و نشان دادن رفتارهای بچگانه و وابسته ای که مشخصه آن دوران امن تر بوده است
دلیل تراشی : تعبیر متفاوت رفتار برای قابل قبول ترکردن وکمتر تهدید کننده بودن آن. و برای خوب جلوه دادن رفتار آدمی بکار میرود و فرد میکوشد مجوز مناسبی برای توجیه رفتار و کردار خود عرضه کند. مثلا کسی که از کار خود اخراج شده ممکن است با گفتن اینکه این کار در هرصورت به درد نمی خورد، خود را توجیه می کند
جابجایی : جابجا کردن تکانه های نهاد از موضوع تهدید کننده یا غیر قابل دسترس به موضوعی جایگزین که در دسترس قرار دارد، مثلا فرد ممکنه در محل کار از دست رئیس خودش عصبانی شده باشه ولی نتونه این ناراحتی رو سر رئیسش خالی کنه، وقتی می ره خونه سر زن وبچه اش خالی میکنه
والایش : تغییر دادن یا جابجا کردن تکانه های نهاد با منحرف کردن انرژی غریزی به رفتار های جامعه پسند. برای مثال، انرژی جنسی می تواند به رفتارهای هنری خلاق منحرف شده یا والایش یابد. فروید معتقد بود انواع فعالیت های انسان، مخصوصا آنهایی که ماهیت هنری دارند، جلوه هایی از تکانه های نهاد هستند که به راه های خروجی جامعه پسند منحرف شده اند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر