انتخاب
«تجدد، نظام اجتماعی پس از نظم سنتی است. در دنیای متجدد پرسش " چگونه باید زندگی کنم؟" را باید با تصمیم گیری های روزمره درباره چگونه رفتار کنم، چه بپوشم، و چه بخورم – و بسیاری چیزهای دیگر – پاسخ گفت و، دست آخر، این پاسخ را از صافی هویت شخصی خود گذراند و در ملاعام عرضه داشت.» (تجدد و تشخص، آنتونی گیدنز، ص 33 )
«در سطح "خود"، یکی از مولفه های اساسی فعالیت روزمره همان انتخاب هایی است که به طور عادی به عمل می آوریم. روشن است که هیچ فرهنگی انتخاب را به طور کلی در امور روزمره حذف نمی کند، و همه سنت ها در حقیقت انتخاب هایی میان انبوهی از الگوهای رفتاری ممکن هستند. با این وصف، سنت یا عادات و رسوم جا افتاده، بر حسب تعریف، زندگی را در محدوده کانال هایی تقریبا از پیش تعیین شده به جریان می اندازد. تجدد، اما، فرد را رودروی تنوع غامضی از انتخاب های ممکن قرار می دهد و، به دلیل آنکه دارای کیفیتی غیر شالوده ای است، چندان کمکی به فرد ارائه نمی دهد تا وی را در گزینش هایی که باید به عمل بیاورد یاری دهد. این امر پیامدهای گوناگونی به دنبال دارد.» (همان، ص119 )
«در دنیای متجدد کنونی، همه ما نه فقط از شیوه های زندگی معینی پیروی می کنیم بلکه به تعبیری دیگر که اهمیت زیادی هم دارد، ناچار به این پیروی هستیم – در حقیقت، ما انتخاب دیگری جز گزینش نداریم. شیوه زندگی را میتوان به مجموعه ای کم و بیش جامع از عملکردها تعبیر کرد که فرد آنها را به کار می گیرد چون نه فقط نیازهای جاری او را بر می آورند بلکه روایت خاصی را هم که وی برای هویت شخصی خود برگزیده است در برابر دیگران متجسم می سازند.» (همان، ص120) «شیوه های زندگی به صورت عملکردهای روزمره در می آیند، عملکردهایی که در نوع پوشش، خوراک، طرز کار، و محیط های مطلوب برای ملاقات با دیگران تجسم می یابند. ولی این امور روزمره، در پرتو ماهیت متحرک هویت شخصی، به طرزی بازتابی در برابر تغییرات احتمالی باز و پذیرا هستند. هر یک از تصمیم گیری های کوچک شخصی در زندگی روزانه – چه بپوشم، چه بخورم، در محیط کار چگونه رفتار کنم، پس از پایان کار با چه کسی ملاقات کنم – همه و همه در تعیین و تنظیم امور روزمره مشارکت دارند. همه این گونه انتخاب ها (و انتخابهای مهم تر و سر نوشت سازتر) تصمیم گیریهایی هستند که ما نه فقط درباره چگونه عمل کردن بلکه درباره چگونه بودن خویش به مرحله اجرا می گذاریم. هر چه وضع و حال جامعه و محیطی که فرد در آن به سر می برد بیشتر به دنیای ما بعد سنتی تعلق داشته باشد، شیوه زندگی او نیز بیشتر با هسته واقعی هویت شخصی اش، و ساخت و همچنین با تجدید ساخت آن، سر و کار خواهد داشت.» (همان، ص120)
«تجدد، نظام اجتماعی پس از نظم سنتی است. در دنیای متجدد پرسش " چگونه باید زندگی کنم؟" را باید با تصمیم گیری های روزمره درباره چگونه رفتار کنم، چه بپوشم، و چه بخورم – و بسیاری چیزهای دیگر – پاسخ گفت و، دست آخر، این پاسخ را از صافی هویت شخصی خود گذراند و در ملاعام عرضه داشت.» (تجدد و تشخص، آنتونی گیدنز، ص 33 )
«در سطح "خود"، یکی از مولفه های اساسی فعالیت روزمره همان انتخاب هایی است که به طور عادی به عمل می آوریم. روشن است که هیچ فرهنگی انتخاب را به طور کلی در امور روزمره حذف نمی کند، و همه سنت ها در حقیقت انتخاب هایی میان انبوهی از الگوهای رفتاری ممکن هستند. با این وصف، سنت یا عادات و رسوم جا افتاده، بر حسب تعریف، زندگی را در محدوده کانال هایی تقریبا از پیش تعیین شده به جریان می اندازد. تجدد، اما، فرد را رودروی تنوع غامضی از انتخاب های ممکن قرار می دهد و، به دلیل آنکه دارای کیفیتی غیر شالوده ای است، چندان کمکی به فرد ارائه نمی دهد تا وی را در گزینش هایی که باید به عمل بیاورد یاری دهد. این امر پیامدهای گوناگونی به دنبال دارد.» (همان، ص119 )
«در دنیای متجدد کنونی، همه ما نه فقط از شیوه های زندگی معینی پیروی می کنیم بلکه به تعبیری دیگر که اهمیت زیادی هم دارد، ناچار به این پیروی هستیم – در حقیقت، ما انتخاب دیگری جز گزینش نداریم. شیوه زندگی را میتوان به مجموعه ای کم و بیش جامع از عملکردها تعبیر کرد که فرد آنها را به کار می گیرد چون نه فقط نیازهای جاری او را بر می آورند بلکه روایت خاصی را هم که وی برای هویت شخصی خود برگزیده است در برابر دیگران متجسم می سازند.» (همان، ص120) «شیوه های زندگی به صورت عملکردهای روزمره در می آیند، عملکردهایی که در نوع پوشش، خوراک، طرز کار، و محیط های مطلوب برای ملاقات با دیگران تجسم می یابند. ولی این امور روزمره، در پرتو ماهیت متحرک هویت شخصی، به طرزی بازتابی در برابر تغییرات احتمالی باز و پذیرا هستند. هر یک از تصمیم گیری های کوچک شخصی در زندگی روزانه – چه بپوشم، چه بخورم، در محیط کار چگونه رفتار کنم، پس از پایان کار با چه کسی ملاقات کنم – همه و همه در تعیین و تنظیم امور روزمره مشارکت دارند. همه این گونه انتخاب ها (و انتخابهای مهم تر و سر نوشت سازتر) تصمیم گیریهایی هستند که ما نه فقط درباره چگونه عمل کردن بلکه درباره چگونه بودن خویش به مرحله اجرا می گذاریم. هر چه وضع و حال جامعه و محیطی که فرد در آن به سر می برد بیشتر به دنیای ما بعد سنتی تعلق داشته باشد، شیوه زندگی او نیز بیشتر با هسته واقعی هویت شخصی اش، و ساخت و همچنین با تجدید ساخت آن، سر و کار خواهد داشت.» (همان، ص120)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر