۱۳۸۸ شهریور ۵, پنجشنبه

اختلاف خانوادگی و شلیک بیش از 1000 گلوله
آقای ضرغامی! لطفا به این شخص نیز جایزه بدهید، به دلیل اینکه در سریع ترین زمان ممکن دستور اجرای روابط خانوادگیِ آموزشیِ تلویزیون شما را اجرا کرده است، و رستگاران دو را ساخته و پرداخته، و نمایش داده است.
به دوستی میگفتم نمی فهمم این حکومت از جان جامعه چه می خواهد، و چرا تمام روابط و کنش های اجتماعی را هدف قرار داده است. اینها میخواهند بر چه چیزی حکومت کنند؟
کنش ها و تعاملات اجتماعی درون جامعه را با بازیهای کثیف سیاسی و دشمن انگاریهای بیمار گونه، دشنام میدهند، و متهم، و ... ...و .... .... می کند. و کنش گران و متعاملان اجتماعی را شکنجه و سرکوب و محاکمه می کنند. و هیچ حوزه ای نیز از تیر رس شان رهایی نیست. از دانشجو بگیر تا کارگر، از زنان تا نویسندگان و هنرمندان، از روزنامه نگاران تا همه و همه، و البته فعالیت سیاسی و سیاسیون همیشه خدا و زودتر از همه متهم و محاکمه می شوند.
و وظیفه حمله و نابودی و از پای در آوردنِ آخرین و تنها واحد اجتماعی این جامعه را نیز تلویزیون بر عهده گرفته است. با داستانهایی که تمام عناصر مقوم روابط بین فردی و خانوادگی را هدف قرار می دهد، و بدبینی، بی اعتمادی را به این کانون سابقا گرم وارد میکند.
اوضاع و شرایط بد اقتصادی و نبودن چشم اندازی، یاس و نا امیدی اجنماعی، بی اعتمادی و بدبینی درون خانواده؛ دیگر چه نتیجه ای غیر از این خواهد داشت.
حالا حتما دوباره کارشناسان خبره حکومتی وارد کار میشوند، تا اینکه این رفتار را تحلیل کنند، و با رویکرد روانشناسی این حرکت را تنها و تنها فردی و شخصی و روانی، و بنابراین استثنا، جلوه بدهند، و یا با نگاه مذهبی، این فرد را گناه کار و خطا کار و ... بنامند اش.
اما ...................... و اما ...........
در ضمن لازم است به ..... تامین کننده امنیت جامعه نیز تبریک گفته شود. چون فرصت لازم شلیک هزار گلوله را به این فرد داده اند، این یعنی، با توجه به اینکه هر خشاب اسلحه فوق 20 تا گلوله گنجایش دارد، وی توانسته 50 بار خشاب را پر کند و خالی کند، البته به روی سر و روی و در و دیوار مردم.
و اما حیف که این اتفاق در فلان نقطه امریکا رخ نداده است، و برادر عزیز، ضرغامی، چندین ساعت تحلیل و خبر را از دست داده است.

۱۳۸۸ شهریور ۴, چهارشنبه

چه به دست آوردیم؟
اعتراض علنی، بحران مشروعیت و ...
سالهاست که نارضایتی به دلایل و بابت مسایل گوناگون، در بین مردم موج میزند، اما چه میکردیم؟ در سطحی، در جمعهای خانوادگی و دوستانه در حالتهای متفاوت، از غرزدنهای عامیانه و دل خنک کننده تا جست های تحلیل انه روشنفرانه بیان اش می کردیم. و یا در نهایت شهامت در صف های نانوایی و درون اتاقکهای فلزی تاکسی ها بازگویش می کردیم. و یا در میان صفحات دنیای مجازی فحش می دادیم یا تحلیلهای ساده می کردیم. و کماکان در رابطه قدرت، در رابطه دوطرفه آن، که در یک سوی آن اعمال کننده ی قدرت قرار دارد و در سوی دیگر پذیرنده قدرت، هیچ اختلالی ایجاد نمی شد. حکومت قدرت اش را باز تولید می کرد و مشروعش می کرد، و از منابع مشروعیت ساز (با نگاه وبری)، یعنی قانون و سنت کمال استفاده را می نمود و با دستگاه تبلیغاتی اش ویترین زیبایی می ساخت. اما با اتفاق های بعد از انتخابات و با ظهور توانمندیهای طبقه متوسط نارضایتی ها و اعتراض ها علنی گردید.
اعتراض های علنیِ مذکور، ضمن نمایش کمیت، گروههای سنی و جنسی، قشرهای متنوع و تقویت کننده طبقه متوسط، توانایی های این طبقه را در سازماندهی و بیان نارضایتی اش نشان داد، در مشاهدات رفتار معترضین شواهد گوناگونی دیده می شد، از هیجان، احساس، واکنش و جوگیر شدن، گرفته تا کنش عاقلانه و هدف مند به منظور خواستی روشن. اما رفتار آرام و سکوت آنها، همراه با نوشته های گوناگون که نشان دهنده خواست هایشان بود، و همچنین نحوه سازماندهی، خود تنظیمی و کنترل دیگران و احساس مسئولیت در قبال جمع و رفتار همگانی و فاصله گیری های دور اندیشانه از افراد و جمع های پر سر وصدا و مشکوک، همه و همه نشان دهنده نوعی آگاهی و عقلانیت معترضین بود که رفتار آنها را از رفتار احساسی و هیجانی شورش ها متفاوت میکرد، و توانایی جنبش اعتراضیِ مدنی یی را نمایش می داد.
اعمال کننده قدرت برای پذیراندن قدرت در پذیرنده احتیاج به توضیح و توجیه و منطق و توافقی دارد، و این رابطه مفهومی و معناییِ دو طرفه بین آنها، قدرت را مشروع و پایدار و بازتولید می کند. حتی حکومت ها که به عنوان تنها اعمال کننده زور عریان تعریف می گردند، نیز برای این کارشان سخت وابسته به این رابطه هستند. اما حکومت با نابخردی خنده داری مشروعیت خود را خدشه دار کرد، وقتی میگویدکاری و رفتاری غیر قانونی است، و در مقابل چند میلیون نفر در روز های متوالی آن رفتار را انجام میدهند، بی اعتباری توضیح، و منطق (رابطه مفهومیِ توجیه کننده) اعمال کننده قدرت برای پذیرنده هایی که دیگر نمی پذیرند را نشان میدهد. به هر حال، در حالیکه پرسیده میشود، افراد با این کارهایشان چه کمکی میتوانند بکنند؟ ساده ترین کار و درعین حال مهم ترین کار، بی اعتبار نمودن مشروعیت یک حکومت است، که در حوادث اخیر به خوبی نیز رخ داد. هر چند که در حوادث اخیر منابع مشروعیت ساز حکومت، به واسطه نوع رفتار حکومت، سخت آسیب دیده است، قانون و سنت، در واقع مجموعه ای در هم پیچیده و تعاملی از مفاهیم، چارچوب ها، کارگزاران و خبرگان و مردم هستند، که عناصر این مجموعه هر یک به طریقی آسیب جدی دیده اند، که نشانه ی آشکار آن بی اعتمادی وسیع شکل گرفته در مردم، نخبگان و کارشناسان است ، خصوصا گروهی از افراد که نوعی دلبستگی به حکومت نیز داشته اند.
...... طولانی شد، چیز های دیگری هم است.
.......................
.............

۱۳۸۸ مرداد ۱۴, چهارشنبه

«بکشید ملت ما را، ملت ما بیدار تر میشوند.»

هر کشته رسانه ایست، رسانه یی در دستان پدر ها و مادرا، خواهرها و بردارها، دوستان و آشنایان

به راه می افتاد، میچرخد، حرکت میکند، دست به دست، کوچه به کوچه، کوی به کوی، شهر به شهر

می خوانندش، می بینندش، لمس اش می کنند، باز گویش می کنند، زبان به زبان، گوش به گوش، می پیچد، میچرخد

یک واژه نیست، یک جمله نیست، جسم است، گوشت و پوست و خون، و هزاران هزار خاطره، یاد، احساس

می پراکند، به یاد می آوراند، می رساند

پیامی است آشنا، نشانه ای از تاریخ ایران، از چشم های از حدقه در آمده و کوه شده، و از ........... و از ..................... و آمده از

پایان نیست، آغاز است، یاد است، تلنگری است دائمی

تکذیب اش نمی توان کرد، می گیرد، می ایستاند، و می پرسد، چرا؟

سکوت نیست، فریاد است، بیدار می کند، بیدار

۱۳۸۸ مرداد ۱۱, یکشنبه

وقتی صدای حادثه خوابید
بر روی سنگ گور من بنویسید:
یک جنگجو که نجنگید اما شکست خورد......
"نصرت رحمانی"
***

دادگاه فرمایشی