تا به کی باید رفت؟
ترکيبي از دغدغه ها، حرفها، دلتنگيها و خاطرات و شايد چيزهاي ديگر هم
۱۳۹۰ مهر ۳, یکشنبه
۱۳۸۹ اسفند ۹, دوشنبه
خانه دل
عطر نفسهای شماست
اگر که قابل بدونید
خونه دل جای شماست
خوشا به حال اون کسی
که توی رویای شماست
***
کاش می تونستم چیزی به ابی تقدیم کنم
۱۳۸۹ آذر ۲۱, یکشنبه
۱۳۸۹ آذر ۱۷, چهارشنبه
۱۳۸۹ آذر ۷, یکشنبه
Harmony
۱۳۸۹ آبان ۱۷, دوشنبه
به آنکه نانش را از ویرانی میهن می خورد ...
مارتین لوتر کینگ
گویا در ایران فیلتر شدیم. فیدبکی دلگرم کننده که یعنی این حد از فکر و شعور هم که ما داریم (که خیلی هم نبوده و نیست) خدمتیست به فردای ایران و خواب آشفته استبداد دینی را مشوش می کند.
فعلا تا وقتی که "داوری در آن سوی در نشسته است" در بر این پاشنه خواهد چرخید
اما فردایی که تو سانسورچی عمله استبداد به بوتهی فراوشی میافتی ایران نوین دست از آستین بیرون میآورد، آزادی مال همه ما خواهد بود؛ از جمله خود تو و کودکانت.
۱۳۸۹ آبان ۴, سهشنبه
زبان عربی و حمله اعراب
بنابراین به نظر می رسه که که حفظ زبان پارسی (حالا گذشته از اینکه یه خروار لغت عربی ریختن توش) همچین شاهکاری هم نبوده و گویا عوض کردن زبان مردم کاری نیست که بشه به این راحتی انجام داد. فکر کن مثلا چه جوری عربا می خواستن مردم رو مجبور کنن پارسی حرف نزنن؟ از طریق روزنامه؟ تلوزیون؟ اینترنت؟ استراق سمع موبایل و تلفن؟ خوب ملت همون زبانشون رو استفاده می کردن فوقش مجبور بودن عربی یاد بگیرن که امورات اداریشون بگذره. پس اینجوری نیست که ما فکر می کنیم که خیلی از ملتهای اطراف ما با حمله اعراب زبانشون رو از دست دادند و عرب زبان شدند. اصولا زبان یکی از سختترین چیزهاییه که می شه عوضش کرد و یکی از شناسه های هویتی قابل اتکا در مطالعات تاریخیه. هیچکدوم از حمله های بزرگ تاریخ که توسط جمعیت کوچکی از مردم انجام شده (حمله اعراب، حمله مغول) و حتی امپراطوریهایی مثل ایران، روم-بیزانس و عثمانی که مدتی طولانی بر قلمرویی متنوع از نظر زبانی مسلط بودند نتونستند تاثیر چشمگیری بر الگوی زبانی قلمروشون داشته باشند چون نهادهایی که زبان آموزش بدن در گذشته وجود نداشتند و مردم نسل به نسل و فرد به فرد این کار رو می کردند. دین مردم رو می شد راحت عوض کرد چون موضوع خیلی حیاتی تو زندگیشون نبود ولی زبون که مردم باهاش لحظه به لحظه کار و فکر می کردند مساله دیگه ایه که به راحتی تغییر نمی کنه. زبانها در طول تاریخ مسیر تکامل رو طی می کنند و یا معمولا با مزمحل شدن اقوامی که به اون زبونها حرف می زنند و ادغامشون در جوامع بزرگتر از بین می روند (مثل سرخپوستان آمریکا که جمعیت بسیار کوچکی در برابر مهاجمان تازه وارد بودند.
۱۳۸۹ مهر ۲۸, چهارشنبه
امپریالیسم
ایده امپراتوری عملا ایده جهانی شدنه و یک جهان واحد هم در واقع فرقی با یک امپراتوری نداره. ولی شاید ساختار قدرت در امپراتوریها به نفع ملل پیرامونی نباشه. در دنیای جدید یک مورد استثنا بر این موضوع پیدا شده و اون هم شکلگیری اتحادیه اروپاست که یک امپراتوری مبتنی بر توافق و تقسیم قدرته و ممکنه نمونش در جاهای دیگه هم تکرار بشه.
در نهایت این برام جالبه که ایده ای که میتونه موضوع بحث و اندیشه ورزی باشه، تو فرهنگ سیاسی ما به عنوان فحش استفاده می شه و مثلا هرکی می خواد بگه آمریکا بده می گه امپریالیسته. هر چند این اسم به دلیل استفاده بی رویه در ادبیات حکومتی جمهوری اسلامی و سقوط شوروی و افول ناسیونالیسم در جهان یه جورایی نخ نما شد و از دهنها افتاد اما معنی و کاربردش در حافظه سیاسی ما هنوز با بار معنایی منفی ساری و جاریه.
۱۳۸۹ مهر ۲۶, دوشنبه
افغانستان بیدار می شود
هیچ جوری دلم نمی آد این خبرو اینجا نذارم. زیر پوست اخباری که درباره طالبان و تروریسم از افغانستان می شنویم، افغانستان جدیدی در حال تولد است. افغانستانی که پیشرفتش هم سرمشق خواهد بود و هم کار رو برای اهریمنانی که کشورهای اطراف رو زیر چنگ گرفتند و نمی زارن آزاد و آباد باشیم سخت تر می کنه.
منبع: بی بی سی فارسی
افغانستان: تا سه سال دیگر نیم مردم صاحب اینترنت خواهند شد
وزارت مخابرات و تکنولژی اطلاعاتی افغانستان اعلام کرده که تا سه سال دیگر نیمی از جمعیت این کشور به خدمات اینترنتی دسترسی خواهند داشت.
عبدالقادر قلات وال، سخنگوی این وزارت به بی بی سی گفت که در حال حاضر شمار کاربران اینترنتی در افغانستان به دو میلیون نفر می رسد.
آقای قلات وال افزود که دسترسی به اینترنت در کشور به سرعت در حال گسترش است و تا سه سال دیگر حدود نیمی جمعیت نزدیک به سی میلیونی افغانستان به شبکه اینترنتی دسترسی خواهند داشت.
آقای قلاتوال توسعه شبکه فیبر نوری در افغانستان را از جمله کارهایی خواند که می تواند برای دولت و مردم این کشور دسترسی به انترنت را آسان و ارزان کند.
آقای قلات وال گفت که اجرای این طرح ۸۵ درصد پیش رفته و با تکمیل شدن آن شمار بیشتر ولایات ۳۴ این کشور به خدمات اینترنتی دسترسی خواهد یافت.
در حال حاضر قیمت خدمات اینترنتی در افغانستان بالا است و این امر باعث کندی گسترش خدمات اینترنتی در این کشور شده است. علاوه بر این، بی سوادی، فقر و عدم دسترسی به برق هم باعث شده که دسترسی به اینترنت به سرعت گسترش نیابد.
در حال حاضر مردم در شهر کابل و بشتر شهرهای بزرگ افغانستان به اینترنت دسترسی دارند. اما در این شهر ها نیز هنوز دسترسی به انترنت به دفاتر کار و باشگاههای اینترنتی محدود مانده است.
هرچند دسترسی از طریق تلفن به اینترنت در حال توسعه است، شمار اندکی در خانه های خود نیز انترنت دارند، اما احساس نیاز به انترنت و استفاده از آن به سرعت در حال گسترش است و دولت در همکاری با شرکت های خصوصی تلاش دارند امکانات بیشتر و ارزان تر آنرا نیز فراهم کنند.
حسنیه انوری، که در کابل وبلاگنویسی می کند، گفت: "سعی میکنم هفته سه بار به وبلاگم سر بزنم. در خانه اینترنت ندارم. نه تنها من بلکه همه جوانان افغان در خانه اینترنت ندارند و سعی میکنند به کافههای اینترنتی بروند و کار خود را راه بیندازند."
در حال حاضر در افغانستان علاوه بر شبکه اینترنتی دولتی، نزدیک به ۳۰ شرکت خصوصی هم خدمات اینترنتی ارائه می کنند. بیشتر شرکتهای تلفنهای همراه هم از طریق تلفن خدمات اینترنتی ارائه می کنند.
شمار کافه های انترنتی در کابل رو به افزایش است و در بسیاری موارد به دلیل شلوغی این باشگاه ها مدتی را نیز باید منتظر ماند.
۱۳۸۹ مهر ۵, دوشنبه
یه فکر معمولی
این فکر رو برای خودم اینجوری جمعبندی می کنم که
گفتگوها اشکال و هدفهای مختلفی دارند ولی اگر هدف از یک بحث مجاب کردن طرف مقابل باشه اون گفتگو زمانی موفقیت آمیز خواهد بود که از طریقش "الف" بتونه "ب" رو جوری به فکر کردن دعوت کنه که "ب" خودش به نتیجه ای که "الف" دوست داره برسه. بی اونکه "الف" یک ریز وراجی کرده باشه و خواسته باشه نظرش رو به "ب" تحمیل کنه.
حرف تازه ای نیست می دونم. فقط شاید یادآوریش یه لطفکی داشته باشه.
۱۳۸۹ شهریور ۲۶, جمعه
برام جالبه که تو آمریکا ... 2
بماند که این متروی خوب خیلی وقتا تاخیرای جانانه داره و ممکنه از زندگی بندازتت و پله برقیاشم خیلی وقتا خرابه و 70 - 80 پله رو باید تو سرما و گرما پیاده بری بالا و بیای پایین.
قیمت استفاده از این متروی خوب که با تمام مشکلاتش تقریبا تنها وسیله حمل و نقل عمومی قابل اتکا در شهره، بستگب به مسافتی که طی می کنی و ساعتی از شبانه روز که ازش استفاده می کنی داره. متری حساب کردنشون به درک ولی اینکه تو زمانهای ترافیک صبح و عصر گرون می شه خیلی زور داره. 7 تا 10 صبح اگه درست گفته باشم و 3 تا 7 شب بلیط تقریبا دوبرابره. با فرض اینکه فلسفه مترو اینه که حمل و نقل عمومی را گسترش بده و جای ماشیت و ترافیک رو بگیره، معنی اینکار چیه؟ دو تا پیام ممکنه داشته باشه
یا اینکه می گه هر کی می تونه ماشین بیاره و تا می تونین از مترو استفاده نکنین!
یا اینکه می گه آقاجون مجبوری از مترو استفاده کنی؟ پس دهنتو صاف می کنیم تا می تونی پول بده!
این یعنی عرضه خدمات عمومی با مکانیزم بازار اون هم در شرایط مونوپولی که فقط یه مترو وجود داره و رقابتی در کار نیست. این با روح نقش دولت در عرضه خدمات عمومی تضاد داره. آیا مردم که ساعت 5 کارشون تموم می شه باید تا 7 شب علاف بمونن تا قیمت بیاد پایین؟ یا صبح ها از 6 برن بشینن تو اداره سماق بمکن؟ فکر نمیکنم هیچ چی به جز منطق بازار بتونه این موضوعو توضیح بده.
از طرف دیگه اگر از یه حدی کمتر از مترو استفاده کنی هزینه استفاده ازش کم نمی شه. یعنی اگه یه ایستگاه بری با اینکه 8 تا بری یه قیمته! حتی اگه بری توی ایستگاه و یادت بیاد که یه چیزی جا گذاشتی و بخوای بیای بیرون بدون اینکه از مترو استفاده کرده باشی باید اون حد اقل هزینه رو که حدود 1.5 دلار باشه بدی.
و خلاصه اینکه بر عکس اروپا که با 30 - 40 دلار میشه اشتراک شبکه حمل و نقل شهری رو به صورت ماهانه خرید، تو امریکا ممکنه هزینه حمل و نقل ماهانت با اتوبوس و/یا مترو به 300 دلار هم برسه.
عجیب این ملت نجیبه و صداش در نمی آد. نه اعتصابی نه اعتراضی بیشتر مردم فکر می کنن خوب همینه که هست دیگه. لاید جور دیگه ای نمی شه باشه.
توضیح پست قبل
برام جالبه که چطور مردم تو این مملکت به این مساله فکر نمی کنن یا چطور قانعشون کردن که خدمات عمومی هر چی کمتر باشه بهتره و دولت نباید تو این مسائل دخالت کنه! حتی می شه اینجوری به موضوع فکر کرد که دولت می تونه یه بازار رقابتی از بخش خصوصی برای عرضه خدمات حمل و نقل عمومی راه بندازه. اینطوری مکانیزم بازار سر جاشه ولی دولت شکل بازار رو به نفع جامعه تغییر داده.
چرا اینجا اینجوریه؟
۱۳۸۹ شهریور ۲۵, پنجشنبه
برام جالبه که تو آمریکا ...
نتیجه اینکه تو آمریکا بنزین لیتری 660 تومنه و تو اروپا دور و ور 1550 تومن و عوضش تو اروپا وقتی ماشین داری احساس می کنی که عجب دست و پاگیره چه کاریه بزار با اتوبوس اینور اونور برم و جایی نیست که حمل و نقل عمومی پوششش نده و در امریکا احساس می کنی که چه بدبختی که ماشین نداری. همون احساسی که یه معلول از پا نداشتن داره.
و اونوقت با کشوری طرفی که با 5 درصد جمعیت دنیا 25 درصد ذخایر انرژی فسیلی دنیا رو مصرف می کنه (انرژی هسته ای بماند) و هر امریکایی با سطح زندگی برابر چیزی در حدود دو برابر هر اروپایی یا ژاپنی انرژی مصرف می کنه. اگه بقیه دنیا هم اینجوری زندگی کنن دنیا چی میشه؟
شاید یه نگاه به این عددا جالب باشه:
این لیست هم جالبه.
سوئدیا تو اون سوز و سرما با اون سطح از توسعه کمتر از ما دود می کنن. خوب البته رئکتور دارن (البته بدون غنی سازی)
۱۳۸۹ شهریور ۲۱, یکشنبه
کارنامه جنگ افغانستان تا امروز
| UNDER THE TALIBAN | TODAY |
Children enrolled in school | 900,000, none of them girls | More than 6 million, one third of which are girls |
Afghans with access to some form of health care | 9 percent | 85 percent |
Access to information | Taliban-run radio stations | 60 radio channels, 8 TV stations, 500,000 Internet users |
Phone ownership | 40,000 landlines | 10 million cell phone users, around 500,000 landlines |
Proportion of the world’s illicit opium supply produced by Afghanistan | 70 percent | 89 percent |
Under-five mortality rate | 257 deaths/1,000 children | 257 deaths/1,000 children |
Life expectancy | 47 years | 44 years—the fourth-worst in the world |
آیا میشه از افغانستان یه برد ساخت؟ موفقیت همسایه شرقی در جهت پیشرفت و آزادی به نفع کی و به ضرر کیه؟
آیا اوضاع افغانستان رو به بهبود است؟ چاره ای جز این برای ما هست؟