۱۳۸۹ مهر ۲۸, چهارشنبه

امپریالیسم

یه جایی دارم یه متنی می خونم که توش یه بابای انگلیسی داره درباره "ضرورت حفظ منافع امپریالیستی انگلیس" توضیح می ده. متن مال 70 سال پیشه. اولش آدم خوشش نمی آد و همون طعم تلخ امپریالیسمی که 100 ساله چپ و ملی گرا و مذهبی مملکتمون فریادشون ازش یه هواست زیر زبونم می آد. بیشتر که می خونم می بینم این اقا منظورش از منافع امپریالیستی، صیانت و سیادت از شهروندان مسلمان امپراتوری در برابر تهدیدهای موجوده. به این فکر میکنم که امپریالیسم در مقابل این معنای ناجوری که ما تو ذهنمون ازش داریم و مرگ بر امپریالیسمی که همیشه شنیدیم یه معنی مثبتی هم در طول تاریخ داشته و اون وقتی بوده که هسته اصلی یه امپراتوری سرزمینهای زیر تسلطش رو محافظت و آباد می کرده چون اونها رو بخشی از خودش می دونسته. حالا این بین حتما از این نمد برای خودش هم کلاهی می ساخته و ثروتی هم از پیرامون به سمت مرکز امپراتوری در جریان بوده ولی امپریالیسم به معنی امپراتوری خواهی می تونسته یه بازی برنده برنده باشه و درهای ارتباط و پیشرفت رو به روی سرزمینهاش باز کنه. حتی در خیلی موارد امپراتوری ها به شهروندان سرزمینهای انضمامی اجازه می دادند تا مناصب بالای قدرت صعود کنند. مثل امپراتوری عثمانی که به شهروندان اروپاییش اجازه داد وارد دستگاه حکومت بشن و به پستهاس حساس دست پیدا کنند یا امپراتوری رم یا مغول. امپراتوریها در دوران ثبات خودشون دستاوردهای چشمگیری در زمینه تسهیل پیشرفت اقتصادی، برقراری صلح و امنیت و نزدیک کردن فرهنگها و تمدنها (جهانی سازی) به همراه داشتن.
ایده امپراتوری عملا ایده جهانی شدنه و یک جهان واحد هم در واقع فرقی با یک امپراتوری نداره. ولی شاید ساختار قدرت در امپراتوریها به نفع ملل پیرامونی نباشه. در دنیای جدید یک مورد استثنا بر این موضوع پیدا شده و اون هم شکلگیری اتحادیه اروپاست که یک امپراتوری مبتنی بر توافق و تقسیم قدرته و ممکنه نمونش در جاهای دیگه هم تکرار بشه.

در نهایت این برام جالبه که ایده ای که میتونه موضوع بحث و اندیشه ورزی باشه، تو فرهنگ سیاسی ما به عنوان فحش استفاده می شه و مثلا هرکی می خواد بگه آمریکا بده می گه امپریالیسته. هر چند این اسم به دلیل استفاده بی رویه در ادبیات حکومتی جمهوری اسلامی و سقوط شوروی و افول ناسیونالیسم در جهان یه جورایی نخ نما شد و از دهنها افتاد اما معنی و کاربردش در حافظه سیاسی ما هنوز با بار معنایی منفی ساری و جاریه.